سلول های بنیادی بند ناف
سلول های بنیادی بند ناف
سلول های بنیادی ،سلول های بنیادی Pdf،سلول های بنیادی بند ناف،سلول های بنیادی مو،سلول های بنیادی به انگلیسی،سلول های بنیادی مزانشیمی،سلول های بنیادی عصب چشم،سلول های بنیادی بیمارستان شریعتی،سلول های بنیادی در ایران،سلول های بنیادی مغز استخوان،سلول های بنیادی در مغز استخوان،تمایز سلول های بنیادی مغز استخوان،پیوند سلول های بنیادی مغز استخوان،سلول های بنیادی مغز و استخوان
سلول های بنیادی بند ناف
سلول بنیادی مادر تمام سلولها است و توانایی تبدیل به تمام سلولهای بدن را دارد. این سلولها توانایی خود نوسازی (Self Renewing) و تمایز (Differentiating) به انواع سلولها از جمله سلولهای خونی، قلبی، عصبی و غضروفی را دارند. هم چنین در بازسازی و ترمیم بافتهای مختلف بدن بدنبال آسیب و جراحت موثر بوده و میتوانند به درون بافتهای آسیب دیدهای که بخش عمده سلولهای آنها از بین رفته است، پیوند زدهشوند و جایگزین سلولهای آسیب دیده شده و به ترمیم و رفع نقص در آن بافت بپردازند. به دلیل توانایی منحصر به فرد سلولهای بنیادی، این سلولها امروزه از مباحث جذاب در زیست شناسی و علوم درمانی است. هم چنین تحقیقات در این زمینه دانش ما را درباره چگونگی رشد و تکوین یک اندام از یک سلول منفرد افزایش داده و مهم تر آنکه به فهم مکانیزم جایگزینی سلولهای سالم با سلولهای آسیب دیده کمک کرده است.
سلول های بنیادی بند ناف جنین
یاخته بنیادی یا بنیاخته، یاختهای با توانایی تقسیم بالا است که هنوز تقسیم نشدهاند. یاختههای حاصل از تقسیم بُنیاختهها (از راه رشتمان) یاخته بنیادی بیشتری میسازند و میتوانند به انواع مختلف یاختههای دیگر دگرگونی و تمایز یابند و ممکن است در مسیر تمایز، برخی مانند یاختههای عصبی، قابلیت تقسیم شدن را از دست بدهند. یاختههای بنیادی در جانداران چند یاختهای یافت میشوند. در پستانداران دو نوع گسترده از یاختههای بنیادی وجود دارد: یاختههای بنیادی جنینی، که از توده? یاختهای داخلی بلاستوسیست جدا هستند، و یاختههای بنیادی بالغ، که در بافتهای مختلف یافت میشوند. در موجودات بالغ، یاختههای بنیادی و نیایاختهها به عنوان یک سیستم تعمیر برای بدن و بازسازی بافتهای بالغ عمل میکنند. از بُنیاختهها میتوان در تولید یاختهها و نهایتاً بافتهای مختلف نیز استفاده کرد. امروزه استفاده از این یاختهها جهت ترمیم بافتهای آسیبدیده در حال گسترش است. یاختههای بنیادی را بر اساس میزان توانایی آنها در تولید بافتهای مختلف، به «همه(تمام) توان» (totipotent)، «پر توان» (pluripotent)، «چند توان» (multipotent) و «تک توان» (unipotent) تقسیم میکنند. تکنولوژی یاختههای بنیادی علاوه بر استفاده از این یاختهها جهت درمان بیماریها و ترمیم و نوسازی بافتها، اخیراً روی تولید این یاختهها نیز متمرکز شدهاست. نوبل پزشکی سال 2012 به خاطر کشف روشی برای بازسازی یاختههای بنیادی از یاختههای تمایز یافته، مشترکاً به دکتر جان بی. گوردون (John B. Gurdon) و شینیا یاماناکا (Shinya Yamanaka) اعطا شد. منابع اصلی یاختههای بنیادی شامل: مغز استخوان، بند ناف، پالپ دندان، بعضی بافتهای چربی و جفت هستند.
سلول های بنیادی بند ناف رویان
سلول بنیادی مادر تمام سلولها است و توانایی تبدیل به تمام سلولهای بدن را دارد. این سلولها توانایی خود نوسازی (Self Renewing) و تمایز (Differentiating) به انواع سلولها از جمله سلولهای خونی، قلبی، عصبی و غضروفی را دارند. هم چنین در بازسازی و ترمیم بافتهای مختلف بدن بدنبال آسیب و جراحت موثر بوده و میتوانند به درون بافتهای آسیب دیدهای که بخش عمده سلولهای آنها از بین رفته است، پیوند زدهشوند و جایگزین سلولهای آسیب دیده شده و به ترمیم و رفع نقص در آن بافت بپردازند. به دلیل توانایی منحصر به فرد سلولهای بنیادی، این سلولها امروزه از مباحث جذاب در زیست شناسی و علوم درمانی است. هم چنین تحقیقات در این زمینه دانش ما را درباره چگونگی رشد و تکوین یک اندام از یک سلول منفرد افزایش داده و مهم تر آنکه به فهم مکانیزم جایگزینی سلولهای سالم با سلولهای آسیب دیده کمک کرده است.
سلول های بنیادی بند ناف
در اوایل دهه 1980 میلادی دانشمندان نحوه قرار گرفتن سلولهای بنیادی جنینی از موش و کشت آنها را در آزمایشگاه فرا گرفتند و در سال 1998 برای اولین بار در سلولهای بنیادی جنینی انسان را در آزمایشگاه تولید کردند. اما این سوال پیش میآید که پژوهشگران جنین انسان را از کجا بدست میآورند؟ جنین را میتوان با تولید مثل ، تلفیق اسپرم و تخمک یا شبیه سازی تولید کرد.
سلول های بنیادی بند ناف خون
سلول های بنیادی را میتوان بر اساس توانایی تمایز و تبدیل آنها به یاختههای دیگر به چهار دسته? یاخته? بنیادی تمامتوان، پرتوان، چندتوان و تکتوان تقسیم کرد:«همه(تمام)توان» یا totipotent: به سلول تخمک و سلولهای جنین در مرحله 4 سلولی و 8 سلولی گفته میشود که میتوانند تمام بافتهای بدن و همچنین پردههای آمنیون (درون شامه) و کوریون (برون شامه) و جفت را ایجاد کنند. این یاختهها را میتوان از جنینهای چهار یا پنج روزه حاصل از تخمکهایی که با روشهای آزمایشگاهی لقاح داده میشوند به دست آورد و در محیطهای کشت اختصاصی رشد داد. از این رو، یاختههای تمام توان به یاختههای بنیادی جنینی هم معروف هستند. «پرتوان» یا pluripotent: به سلولهایی گفته میشود که میتوانند سلولهای چندین بافت را تولید کنند. از جمله سلولهای لایه اکتودرم، مزودرم و اندودرم که به ترتیب مربوط به لایههای خارجی، میانی و داخلی جنین هستند. یاختههای بنیادی اکتودرمی، پیش ساز سلولهای پوست و سلولهای دستگاه عصبی هستند. یاختههای مزودرمی پیش ساز بافتهای عصبی، ماهیچهای، چربی، همبند، خون، سلولهای لولههای کلیوی و … هستند. یاختههای اندودرمی پیش ساز سلولهای لوزالمعده، تیروئید و سلولهای ریوی هستند. در افراد بزرگسال هم، نوعی از یاختههای بنیادی پر توان که منشأ مزودرمی دارند، در پالپ دندان و بعضی بافتهای چربی یافت میشوند. نوعی از این یاختهها (یاختههای بنیادی خون ساز جنینی) را میتوان از خون باقیمانده در بند ناف، پس از تولد نوزاد به دست آورد. ویژگی مهم این یاختهها نابالغ بودن لنفوسیتهای آن است. از این رو میتوان با پیوند زدن آنها به مغز استخوان افراد بیمار علاوه بر تأمین سلولهای خونی جدید برای آنها، انتظار موفقیت بالایی از عمل پیوند داشت. از آن جا که یاختههای بنیادی خون ساز جنینی «پرتوان» هستند و قابلیت تمایز به تمام بافتهای بدن را دارند؛ به دست آوردن آنها از بند ناف افق جدیدی برای درمان بسیاری از بیماریها در آینده نه چندان دور ترسیم میکند. «چندتوان» یا multipotent: یک رده پایینتر از سلولهای پر توان محسوب میشوند و میتوانند سلولهای مختلف یک بافت معین را تولید کنند. مانند سلولهای بنیادی مغز استخوان که قادر به تولید انواع سلولهای مختلف بافت خونی، شامل سلولهای قرمز، سفید، لنفوسیتها و پلاکتها هستند. یاختههای بنیادی موجود در بافتهای مختلف (عصبی، پوست و …) افراد بزرگسال، در این دسته قرار میگیرند. «تکتوان» یا unipotent: به سلولهایی گفته میشود که فقط توانایی تولید یک سلول متمایز را دارند. مانند لنفوسیتهای B که تنها قابلیت تولید پلاسموسیتها را دارند.
سلول های بنیادی بند ناف چیست
جنین 3 تا 5 روزه را بلاستوسیست مینامند. یک بلاستوسیست تودهای متشکل از 100 یاخته یا بیشتر است. یاختههای بنیادی، یاختههای درونی بلاستوسیست هستند که در نهایت به هر یاخته، بافت و اندام درون بدن تبدیل میشوند. رشد یاختههای بنیادی در محیط آزمایشگاه را اصطلاحاً کشت یاختهای مینامند. در واقع جدا کردن یاختههای بنیادی جنینی از طریق انتقال سطح داخلی بلاستوسیست به یک ظرف کشت آزمایشگاهی پلاستیکی که شامل یک بستر تغذیهای به نام محیط کشت میباشد انجام میگیرد. تقسیم و ازدیاد یاختهها بر روی سطح این ظرف انجام میگیرد. سطح داخلی این ظرف معمولاً به وسیله یاختههای پوست جنین موش پوشیده شدهاست. این یاختهها قادر به تقسیم شدن نیستند. به این لایه پوشاننده? یاختهای در اصطلاح لایه تغذیهای (به انگلیسی: feeder layer) گفته میشود. دلیل استفاده از این یاختهها فراهم آوردن یک سطح طبیعی به منظور چسپیدن یاختههای بنیادی به آن و عدم جداشدنشان است. در ضمن یاختههای این لایه مواد مغذی را به داخل محیط کشت رها میکنند. پس از چند روز یاختههای کشت داده شده شروع به رشد و تقسیم شدن در این محیط میکنند. هنگامی که این عمل انجام گرفت یاختههای کشت داده شده که زیاد شدهاند را از این محیط برداشته و به محیطهای تازه? کشت منتقل میکنند. روند کشت مجدد یاختهها بارها و بارها به مدت چند ماه تکرار میشود. بعد از 6 ماه یا بیشتر 30 یاخته? اولیه تبدیل به هزاران میلیون یاخته? بنیادی جنینی میشوند. یاختههایی را که در این دوره 6 ماه و در این محیط کشت مخصوص تقسیم شده و در عین حال تماییز نیابند را پرتوان (pluripoten) مینامند. اخیراً راه حلهایی جهت کاهش مدت زمان تولید یاختههای بنیادی ارائه شدهاست.